شفافيتی كه به كاهش فساد ختم میشود
یادداشت بهاره آروین در روزنامه اعتماد
اصليترين دستاورد شوراي پنجم دفاع از منافع عموم شهروندان تهراني بود كه با ايجاد چند زيرساخت مهم در مجموعه مديريت شهري محقق شد. مهمترين زيرساختي كه شوراي پنجم ايجاد كرد شفافيت بود كه به جلوگيري از هدررفت منابع شهر كمك كرد. شفافيت تصميمات و اقداماتي را كه ممكن بود به نفع گروههاي ذينفع گرفته شود و به ضرر منفعت عمومي باشد به حداقل رساند. به عنوان مثال يكي از مصاديق شفافيت كه در شوراي شهر تحقق يافت اين بود كه در طول چهار سال هيچيك از جلسات صحن به صورت غيرعلني برگزار نشد. بهعلاوه در اين چهار سال آراي اعضاي شوراي شهر شفاف بود و تمام جلسات بهصورت زنده در سايت شورا و شبكههاي اجتماعي پخش ميشدند؛ اين در حالي است كه طي دورههاي گذشته در جلسات غيرعلني بعضا تصميمات مهمي گرفته ميشد كه تنها منفعت برخي افراد و گروهها را محقق ميساخت. دستاوردهاي شفافيت در مجموعه مديريت شهري به حفظ منافع و حقوق عمومي كمك كرد. به عنوان مثال براي حفظ باغات مصوبه برجباغها در شورا لغو شد؛ اين فرآيند برخلاف دورههاي قبلي مديريت شهري بود كه باغات شهر در جلسات غيرعلني آنها از بين رفت.
يكي ديگر از دستاوردهاي شفافيت در شوراي پنجم راهاندازي وبسايت شفاف بوده كه امكان نظارت همگاني را فراهم كرده است. اين اقدامي جديد در كشور است كه شورا و شهرداري تهران پيشگام آن بودهاند. بسياري از موضوعاتي كه در وبسايت شفاف قرار داده شده براي اولينبار در كشور منتشر شده است. البته با توجه به اينكه دادههاي وبسايت شفاف هنوز آنطوركه بايد و شايد توسط متخصصين، شهروندان و رسانهها مورداستفاده قرار نگرفته است، اين اقدام شفافيتبخش هنوز نياز به كار دارد. جامعه مدني هنوز آن چشم تيزبين و مطالبهگري پيگير را براي بررسي اين دادهها ندارد، ولي انتشار اطلاعات، ترس و احتياط لازم براي پيشگيري از فساد را به شكل محسوسي ايجاد كرده است. نمونه آن در انتشار پروانههاي شهرسازي صادره از شهرداري تهران قابل مشاهده است كه چون اين اطلاعات بهطور كامل منتشر ميشود ديگر كسي به راحتي تصميم فسادآميز نميگيرد.
بايد توجه داشت كه شفافيت با افشاگري متفاوت است؛ شفافيت به معناي افشاي تخلفات نيست؛ بلكه از طريق احتياط و ترسي كه در مديران متخلف ايجاد ميكند به پيشگيري از فساد منجر ميشود. شفافيت، مديران را در تصميمگيريهاي متخلفانه و پيگيري منافع شخصي و خصوصي محتاط ميكند؛ البته اين فرآيندي نيست كه يكشبه پاسخ دهد. اگر امروز شفافيت را ايجاد كرديم نميتوانيم انتظار داشته باشيم كه از فردا آمار فعاليتهاي آلوده به فساد صفر شود. تجربه جهاني نشان داده فسادهايي كه شكل سيستماتيك به خود ميگيرند و تبديل به رويههاي جاري ميشوند، جز از طريق نظارت همگاني قابل رفع نيستند. هر نظارت متمركز در قالب افراد و نهادهاي نظارتي اغلب يك حلقه به حلقههاي موجود اضافه ميكند و به اصطلاح صرفا نرخ را بالاتر ميبرد ولي به كاهش فساد منتهي نميشود؛ درحالي كه با تحقق شفافيت، چشم ناظر ميليونها شهروند ميتواند در ميانمدت و با كمترين هزينه به پيشگيري از فساد منجر شود.
این یادداشت در تاریخ ۱۴۰۰/۲/۸ تحت عنوان «شفافيتی كه به كاهش فساد ختم میشود» در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
دوست دارید به بحث ملحق شوید؟Feel free to contribute!