مصاحبه با میثم درویشی – آذر ۱۴۰۲
مصاحبهکننده: لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.
میثم درویشی: میثم درویشی هستم. سال ۱۳۸۶، بهعنوان کارشناس وارد سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران شدم و از ابتدای سال ۱۳۸۹ توفیق این را داشتم که بهعنوان رئیس ادارهٔ درگاههای اینترنتی شهرداری تهران یا به عبارتی ادارهٔ پرتالها انجام وظیفه کنم.
همانطور که از عنوان اداره مشخص است، وظیفهٔ اصلی من و همکارانم کوردینیتکردن سایتهای شهرداری تهران شامل شناسایی نیازمندیها، تولید و پیادهسازی؛ پشتیبانی سرورها و … بود. به عبارتی کلیهٔ امور مرتبط با پرتالهای شهرداری تهران با هماهنگی این اداره انجام میشد.
مصاحبهکننده: کلیهٔ پرتالهای شهرداریهای مناطق، سازمانها و شرکتها؟
میثم درویشی: بله همینطور هست که میفرمایید. آمادهسازی زیرساخت، پیادهسازی موضوعات تکنیکال، نگهداری و پشتیبانی از کلیهٔ پرتالهایی که ذیل دامنهٔ tehran.ir بود را من و همکارانم در ادارهٔ درگاههای اینترنتی شهرداری تهران بر عهده داشتیم.
مصاحبهکننده: بارگذاری اطلاعات را هم شما انجام میدادید؟
میثم درویشی: خیر، طبق پالیسیهای سازمان فاوا، برای بهروزرسانی محتوای پرتالها، به نمایندگانی که از سوی واحدهای متولی هر پرتال معرفی میشدند، دسترسیها و آموزشهای لازم ارائه میشد و بهروزرسانی محتوای سایت توسط نمایندهٔ همان سایت انجام میگرفت. درواقع مسئولیت ما آموزش، رفع مشکلات، توسعهٔ زیرساخت، ارتقای تکنولوژیهای مورد استفاده و امثالهم بود.
اگر بخواهم تاریخچهٔ مختصری از سامانهٔ شفافیت خدمت شما عرض کنم، اواخر سال ۱۳۹۶، زمانی که آقای دکتر فرجود مدیرعامل سازمان فاوا بودند، لزوم ایجاد سامانهای که بتواند بخشی از اطلاعات مرتبط با امور شهرداری تهران را برای نمایش عموم آماده سازد مطرح شد. به همین منظور جلساتی با حضور آقای مهندس میلابی، معاون نرمافزار وقت سازمان فاوا، و سایر متولیان طرح برگزار و پس از شناسایی اولیهٔ سیستم، گامهای اولیه برای راهاندازی سامانهٔ مذکور برداشته شد.
یکی از مهمترین نیازمندیهای این سامانه ارائهٔ اطلاعات مرتبط با قراردادهای شهرداری تهران به عموم شهروندان بود. مشابه این طرح تا آن زمان سابقه نداشت. به همین دلیل، نخستین گام تیم اجرایی، پس از شناسایی نیازمندیهای سیستم، ارائهٔ طراحی و دیزاین صفحات بود. نسخهٔ اولیه، تا آنجا که حضور ذهن دارم، دو لینک شامل لایحۀ پیشنهادی بودجۀ سال ۱۳۹۷ و اطلاعات قراردادهای کلان شهرداری تهران را داشت.
اینجا لازم است به این نکته اشاره کنم که در بحث شفافیت، تمرکز ادارهٔ ما بیشتر بر مسائل فنی انتشار اطلاعات بود و مداخلهای درخصوص اینکه مثلاً انتشار اطلاعات چه بازخوردهایی را در پی خواهد داشت نداشتیم. این را هم در نظر داشته باشید که انتشار عمومی اطلاعات قراردادها کار بسیار حساسی بود و تا پیش از آن، حتی درخصوص دسترسی همکاران شهرداری به اطلاعات هم پالیسیهای بسیار دقیقی اعمال میشد. بههرحال مسئولیت مدیریت بازخوردهای عمومی نسبت به انتشار اطلاعات بر عهدهٔ معاونتهای دیگر شهرداری تهران بود و همانطور که عرض کردم، تمرکز تیم اجرایی سامانه روی موضوعات فنی و چالشهای مرتبط با آن بود.
لازم است این نکته را بگویم که آن زمان، تصمیمگیری درخصوص اینکه کدام موضوعات و فیلدهای مرتبط با قرارداد قابل انتشار است با خانم دکتر آروین در کمیتهٔ شفافیت شورا بود. درخصوص اینکه کدام موضوعات و فیلدهای مرتبط با قراردادها قابل انتشار هست ایشان تصمیمگیری میکردند. برای مثال، عنوان قرارداد، سال و مبلغ قرارداد از جمله فیلدهای منتشرشده بود.
رویکرد ما در طراحی سامانهٔ شفافیت این بود که روزی این اطلاعات در دسترس همه شهروندان قرار گیرد. بنابراین همواره از نظر پرفورمنس و امنیت، کلیهٔ مؤلفههای لازم برای پاسخگویی به نیاز تمام شهروندان را لحاظ کردیم. برای انتشار اطلاعات قراردادها روی سامانهٔ شفافیت، این سامانه باید به سامانهٔ قراردادهای شهرداری تهران (که بعدها سامانهٔ جامع معاملات جایگزین آن شد) وصل میشد، اطلاعات را دریافت و روی سایت نمایش میداد.
برخلاف تصور اولیه که ارتباط بین سامانهٔ شفافیت و سامانهٔ قراردادها مستقیم خواهد بود، ما، به دلایل فنی، یک دیتابیس واسط ایجاد کردیم که اطلاعاتی که قرار بود روی سامانه شفافیت قرار گیرد از این دیتابیس فراخوانی شود. این دیتابیس مطابق با آخرین تغییرات سامانهٔ قراردادها بهروزرسانی میشد. همکاران کمیتهٔ شفافیت از بابت این طراحی نگرانیهایی داشتند؛ نگرانی بابت دستکاری در اطلاعات یا بهروزنبودن آن. این نگرانیها با برگزاری جلسات فنی، ارائهٔ توضیحات و ایجاد اطمینان از این موضوع که هیچگونه مغایرتی بین اطلاعات دیتابیس اصلی و دیتابیس واسط وجود ندارد حلوفصل شد. البته ناگفته نماند که برای توجیه این موضوع و جلوگیری از بروز چالش، ما به مدت شش ماه در جلسات متعددی حضور پیدا کردیم.
مصاحبهکننده: بنابراین انگار که شما یک نسخۀ کپی از دیتابیسِ سامانهٔ قراردادها میگرفتید و بهجای آنکه سامانهٔ شفافیت، مستقیماً، به دیتابیس سامانهٔ قراردادها وصل شود، از طریق دیتابیس واسط به اطلاعات دسترسی پیدا میکرد.
میثم درویشی: بله، همینطور است. این کار را به خاطر ملاحظات فنی و بهمنظور حفظ امنیت و سرعت سامانهٔ قراردادها، که یکی از سامانههای مهم داخل شهرداری محسوب میشود، کردیم. ترتیبی دادیم که هرگاه اطلاعات دیتابیس سامانهٔ معاملات تغییر کرد، با ارسال نوتیفیکیشن، به سامانهٔ شفافیت آلارم داده شود و اطلاعات آن بهروزرسانی شود.
جا دارد اشاره کنم که درخصوص شفافیت اطلاعات قراردادها، ما دو چالش اصلی داشتیم: نخست، متقاعدکردن تیم کمیتهٔ شفافیت درخصوص شیوهٔ عملکرد دیتابیس و بهروزرسانی اطلاعات، که شاید مهمترین چالش این پروژه بود. سازمان فاوا با نگاهی تکنیکال و فنی تصمیم به ایجاد دیتابیس واسط گرفته بود اما نمیشد انتظار داشت که کمیتهٔ شفافیت نیز اشراف کامل به موضوعات فنی و تکنیکال داشته باشد. اوایل پروژه، همکاران کمیته درخصوص موضوعاتی مثل فرایند بهروزرسانی اطلاعات چالشهای زیادی داشتند. البته همانطور که گفتم، این موضوع، با صرف زمان و انرژی و برگزاری جلسات مختلف، تا حدود زیادی مرتفع شد.
چالش دوم پیچیدگیهای فنی خود پروژه بود. در گام نخست قرار بود صرفاً اطلاعات مرتبط با قراردادها منتشر شود، اما با پیشرفت پروژه، تعداد موضوعات افزایش یافت تا جایی که نمایش اطلاعات مرتبط با املاک، عملکرد مالی، منابع انسانی، پژوهشها و … نیز در دستور کار قرار گرفت.
لازم است اشاره کنم که درخصوص انتشار اطلاعات حوزهٔ منابع انسانی چالشها و حساسیتهای زیادی وجود داشت چون همانطور که در ابتدای گفتوگو اشاره کردم، بستر و فرهنگ چنین موضوعی در کشور وجود نداشت و سابقه نداشت که درخصوص فعالیتهای هیچ دستگاه و یا ارگانی به این ترتیب شفافسازی شود. همین موضوع باعث ایجاد مقاومتهایی از طرف نیروی انسانی شهرداری و اشخاص دیگری که در این ارتباط ذینفع بودند شد. بهعنوان مثال، همکارانی بودند که مایل نبودند حتی اقوام و نزدیکانشان درخصوص محل کار، میزان درآمد، سمت و … اطلاعاتی بیش از آنچه خود در اختیار دیگران گذاشته بودند داشته باشند.
مصاحبهکننده: سرِ انتشار اطلاعات قراردادها چنین بحثهایی مطرح نبود؟
میثم درویشی: خیر، بههرحال حساسیتهایی درخصوص انتشار اطلاعاتی مثل کدملی و مشخصات شناسنامهای کارکنان وجود داشت که البته چنین حساسیتی منطقی است، اما بههرحال این مقاومت و حساسیت مانع از پیشبرد پروژه نشد و اطلاعات تأییدشده روی سامانه قرار گرفت.
درخصوص قراردادها این حساسیتها کمتر بود و شفافیت قراردادها اتفاقاً گام مؤثر و ارزشمندی در راستای شفافسازی بود و شهرداری تهران در این خصوص بهنوعی پیشگام بود.
مصاحبهکننده: وقتی دستور انتشار اطلاعات یک حوزه از سمت شورا یا کمیتهٔ شفافیت میآمد، حالا چه در بحث قراردادها و چه بحث منابع انسانی و چه هر حوزهٔ دیگری، شما موقع پیادهسازی این دستورها، به چالشهای فنی هم برمیخوردید؟
میثم درویشی: خیر، چالشهای فنی بخشی از پروژه است ولی ما با تمام توان موضوعات فنی را پیش میبردیم. چالش اصلی بحث بستر فرهنگی و جو حاکم بر شهرداری تهران بود. بههرحال قرار بود اطلاعات حساسی مثل اطلاعات پرسنل شهرداری تهران منتشر شود و برای پرسنل جای سؤال داشت که چرا اطلاعات سایر کارکنان دولت منتشر نمیشود. درواقع بیشترین چالشها در مواجهه با بازخوردهایی بود که درخصوص انتشار اطلاعات دریافت میکردیم و ارتباطی به موضوعات فنی و تکنیکال نداشت. بهعنوان مثال، یک بار یکی از خبرنگاران با گرفتن یک ویو از سورس صفحه نسبت به انتشار فیلدهای مخفی اقدام کرد. این فیلدها مواردی بودند که هنوز بین کمیتهٔ شفافیت و سازمان فاوا درخصوص انتشار و یا عدم انتشار آنها تصمیمگیری نشده بود. همین موضوع باعث ایجاد هجمههایی در خلال پروژه شد.
مصاحبهکننده: کمی بیشتر راجع به این موارد مخفی توضیح میدهید؟
میثم درویشی: ببینید، مثلاً این بحث مطرح بود که مواردی از قبیل تاریخ تولد خبرنگار نمایش داده شود یا خیر. چنین بحثهایی درخصوص خیلی از موضوعات مطرح بود. پیش میآمد که کمیته انتشار فیلدی را مصوب میکرد و ما نیز اجرا میکردیم، بعد ابلاغیه میآمد که این فیلد باید حذف شود و یا فیلد دیگری هم اضافه گردد. این اتفاق در حالی میافتاد که سامانه بالا بود و ما زمان و محدودیتهای خاص خود را برای انجام اصلاحات داشتیم. به همین دلیل ناگزیر بودیم که برخی فیلدهای اطلاعاتی را از قبل روی صفحه قرار دهیم و انتشار یا عدم انتشار آنها را با تغییر در وضعیت نمایش آنها مدیریت کنیم.
در سال دوم راهاندازی سامانهٔ شفافیت، ما در حوزههای متنوعی نسبت به انتشار اطلاعات اقدام کردیم و لینکهای زیادی به صفحهٔ سایت اضافه شد. یکی از چالشهای مهم ما در این پروژه این بود که پشت بسیاری از اطلاعاتی که قرار بود منتشر شود سامانهای وجود نداشت. بهعنوان مثال، ما سامانهای نداشتیم که بخواهیم اطلاعات خبرنگارانی که سهمیهٔ طرح ترافیک دریافت کردهاند را از آن فراخوانی کنیم و ناگزیر بودیم اطلاعات را در قالب فایل اکسل از واحد متولی دریافت و نسبت به انتشار آن اقدام کنیم. همین موضوع، از لحاظ تکنیکال، مشکلاتی را برای ما ایجاد میکرد چراکه باید زمان زیادی را صرف آمادهسازی و انتشار اطلاعات میکردیم.
بهطور کلی کارکردن با فایل اکسل برای تیم فنی فرایندی ناخوشایند بود و ترجیح تیم فنی بر بهروزرسانی خودکار اطلاعات بود. با همهٔ این تفاصیل، برای ادامهٔ پروژه و اجتناب از ایجاد خلل و توقف، ناگزیر به پذیرش شرایط حاکم بودیم.
جالب است بگویم که با پیشرفت پروژه، نهتنها موضوعات تسهیل نمیشد، بلکه پیچیدگیهای فنی و غیرفنی پروژه نیز بیشتر میشد. بااینحال، هر جا که متولی یک سامانه در مقابل انتشار محتوا مقاومت میکرد، شهرداری و شورا دست به دست هم میدادند که این مقاومت را بشکنند. این مقاومت و صبوری منجر به ایجاد یک فرهنگ سازمانی در راستای توسعهٔ سیستم انتشار شفاف اطلاعات شد. درواقع، این سیستم که تا قبل از آن بهعنوان یک تهدید به شمار میآمد، به فرصتی برای سامانبخشی به بانکهای اطلاعاتی داخلی و بهبود گردش اطلاعات در شهرداری تهران تبدیل شد.
نباید این موضوع را از یاد ببریم که فرهنگسازی و به اصطلاح نهادینهکردن یک سامانه یا یک سیستم جدید در بدنهٔ یک سازمان کار بسیار پرچالشی است، اما شورا و شهرداری تهران تمام توان خود را به کار گرفتند تا سامانهٔ شفافیت را مستقر کنند. در همین راستا، سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران با حمایت از مدیرانی که برای همراهی با توسعهٔ سامانهٔ شفافیت اعلام آمادگی کردند در راستای اهداف شهرداری اقدام نمود، چراکه تنها در این صورت بود که ضریب نفوذ سامانههای شهرداری تهران افزایش مییافت و فرایند ورود اطلاعات تسریع میشد و پیروی آن، زمینهٔ انتشار خودکار اطلاعات نیز فراهم میگردید.
سال ۹۸، شرایط سازمان فاوا در توسعهٔ سامانهٔ شفافیت متفاوت از سال پیش از آن بود و برخلاف مقاومتهایی که در ابتدای پروژه داشتیم، با همراهی و اقبال بیشتری از سوی واحدهای مختلف مواجه شدیم. برای مثال، وقتی اطلاعات پرسنل در سطوح کارشناسی منتشر شد، موجی از بازخوردهای منفی را دریافت کردیم ولی وقتی اطلاعات مربوط به مدیران ارشد شهرداری نیز منتشر گردید این نارضایتی جای خود را به آرامش و اطمینان بیشتر داد.
مصاحبهکننده: یادتان هست که بحث شفافیت مشخصاً در چه حوزههایی به استقرار سامانهها کمک کرد؟
میثم درویشی: سامانهٔ شفافیت تا حد زیادی در استقرار سامانههای مالی و قراردادها نقش داشت، چرا که یکی از مهمترین اصول شفافیت، شفافیت اطلاعات مربوط به قراردادهای شهرداری بود؛ مسائلی اعم از اینکه علت انعقاد یک قرارداد چه بوده، چرا ترک تشریفات شده، علت انتخاب پیمانکار چه بوده و نظایر آن. در گام نخست، فقط اطلاعات قراردادهایی با سقف مشخص منتشر شد، اما در گامهای بعدی، سایر قراردادها هم روی سامانه قرار گرفتند.
مصاحبهکننده: حوزۀ شهرسازی چطور؟
میثم درویشی: درخصوص حوزهٔ شهرسازی، نکتهٔ مثبت این بود که سامانهٔ آن از قبل استقرار یافته بود و ازآنجاکه بخش عمدهای از درآمد شهرداری از این حوزه تأمین میشود، سازمان فاوا و شهرداری برای آن برنامهریزی ویژه داشتند. خوشبختانه نظم خاصی در این حوزه حاکم بود و واحدهای مختلف، طبق رویههای مشخص، دیتاهای خود را وارد سامانه شهرسازی میکردند.
درخصوص موضوعات مالی نیز سامانه داشتیم اما، به دلیل نوپابودن، این سامانه بهصورت کامل مستقر نشده بود. درخصوص سامانهٔ قراردادها نیز به این ترتیب نبود که اطلاعات و اسناد کلیهٔ قراردادها در سامانه موجود باشد. بهعبارتی تولد سامانهٔ شفافیت باعث ایجاد یک تحول و ایجاد رویههای مثبت در سامانهٔ قراردادها شد.
مصاحبهکننده: اطلاعات سفرهای خارجی چطور؟ گرچه برای ثبت این اطلاعات سامانه وجود داشت ولی تا آخر دوره، اطلاعات، در قالب فایل اکسل و با فاصلههای چندماهه، بارگذاری میشد.
میثم درویشی: استقرار سامانهٔ سفرهای خارجی نیز یکی از چالشهای ما در پروژه بود. اگر بخواهم خیلی خلاصه شرح دهم، فرایند عملی تصویب و تأیید سفر خارجی چابکتر از آن چیزی بود که در این سامانه پیادهسازی شده بود. به بیان دیگر، بیزینس این سامانه با آنچه در واقعیت اتفاق میافتاد مطابقت نداشت، بنابراین محتوای ارائهشده در سامانه قابل استناد نبود. بهعنوان مثال، تغییر در برنامه سفرها خیلی زیاد اتفاق میافتاد، درلحظه یک فرد با شخص دیگری جایگزین میشد و فرصتی برای طیکردن گردش کار در سامانه وجود نداشت. به همین دلیل اطلاعات مرتبط با سفرهای خارجی نیز در قالب فایل اکسل دریافت میشد و تاکنون نیز همان روال برقرار است. اطلاع دقیقی ندارم که چرا مناسبسازی سامانهٔ سفرهای خارجی پیگیری نشد.
جا دارد اینجا به یک موضوع مهم اشاره کنم؛ بهطور کلی مشکل خیلی از سامانههای شهرداری این است که بهخوبی مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرند و دیتاها بهدرستی در آنها وارد نمیشود. به همین دلیل گزارشهایی که از این سامانهها گرفته میشود قابل استناد نیستند. برخوردهای سلیقهای و نداشتن رویهٔ مشخص در ورود اطلاعات نیز آسیب دیگری است که درخصوص شیوهٔ تولید دیتا در شهرداری وجود دارد که باید در رابطه با آن تصمیمگیری شود.
مصاحبهکننده: البته در این دوره (دورهٔ ششم)، شورا به اطلاعات سفرهای خارجی حساس است. چند باری درباره خالیبودن فیلدهای هزینه سفر و گزارش سفر به شهرداری تذکر دادهاند.
میثم درویشی: من اطلاعاتی در این خصوص ندارم و نمیتوانم اظهارنظر دقیقی در این زمینه داشته باشم.
مصاحبهکننده: اولین روزی که قرار بود اطلاعات قراردادها روی سامانهٔ شفافیت برود، شما چه تصوری از پیامدهای این اقدام داشتید؟ پیشبینیتان چه بود؟
میثم درویشی: زمانی که سامانهٔ شفافیت به بهرهبرداری رسید، ما انتظار اقبال قابل توجهی از سمت گروههای مختلف مخاطبان را داشتیم اما برخلاف تصور، آمار بازدیدکنندگان چندان قابل توجه نبود و اکثراً رسانههای خبری، خبرنگاران و مخاطبانی که منتظر این اطلاعات بودند به سراغ این سایت رفتند و این موضوع برای عموم شهروندان جذابیت چندانی نداشت. به بیان دیگر، سامانهٔ شفافیت به مرجعی برای رسانههای خبری تبدیل شده بود.
لازم است اشاره کنم که اختلافنظرهایی درخصوص نمایشدادن یا ندادنِ یکسری از اطلاعات بین سازمان فاوا و کمیتهٔ شفافیت وجود داشت. مثلاً کمیته مایل بود که آمار بازدید از سامانه بهصورت عمومی نمایش داده شود، اما راهکار ما این بود که یک پنل مدیریتی در اختیار نمایندهٔ کمیته برای نمایش اطلاعات موردنظر قرار داده شود.
خلاصه استقبال از سامانه با چشماندازی که ما برای آن پیشبینی کرده بودیم فاصله داشت؛ از نظر ما این سامانه واجد جذابیت برای مخاطبان زیادی بود ولی عملاً مورد توجهِ افراد متخصص قرار گرفت.
مصاحبهکننده: کدامیک از اطلاعات بازدیدکنندههای بیشتری داشت و شوروهیجانی در پیِ انتشار آن به وجود آمد؟
میثم درویشی: نقطهٔ عطف و بحث جذاب در داخل شهرداری انتشار اطلاعات کارکنان بود. بههرحال انتشار این اطلاعات باعث آشکارشدن یکسری نسبتهای خویشاوندی و … شد.
اینکه کدام بخش از اطلاعات منتشر شده برای مخاطبان خارج از شهرداری جذاب بود برای من خیلی مشهود نیست و آمار دقیقی از این موضوع ندارم که خدمت شما عرض کنم، اما بههرحال بحث قراردادها، به دلیل توجه رسانهها، مورد توجه سایر اقشار نیز قرار میگرفت.
جا دارد به این نکته هم اشاره کنم که اطلاعات برخی قراردادها، به دلیل ملاحظاتی که در رابطه با تحریمها وجود داشت، منتشر نمیشد.
مصاحبهکننده: شما خودتان این قراردادها را فیلتر میکردید؟
میثم درویشی: خیر، این کار توسط همکاران مناطق، سازمانها و شرکتها صورت میگرفت. بههرحال ملاحظاتی درخصوص انتشار اطلاعات از طرف متولیان امور و ذینفعان پروژه وجود داشت.
مصاحبهکننده: گردش کار انتشار اطلاعات روی سامانهٔ شفافیت چگونه بود؟ چه کسی تعیین میکرد چه چیزی منتشر شود؟ چطور به شما منتقل میشد؟ شما قبل از انتشار دادهها چه فرایندی را طی میکردید؟
میثم درویشی: اوایل پروژه، طبیعتاً فشار کاری زیادی برای انتشار اطلاعات وجود نداشت و به این ترتیب اقدام میشد که ابتدا شورا تصمیم میگرفت که چه دادههایی قابلیت انتشار را دارند، جلسهای با متولی داده برگزاری میکرد و بعد از انجام توافق، با سازمان فاوا درخصوص انتشار اطلاعات مربوطه مکاتبه میشد که مثلاً اطلاعات موردنظر با چه فیلدهایی منتشر شوند.
با پیشرفت پروژه، اوضاع تا حدودی تغییر کرد و گاهی شورا، برای انتشار دیتای خاصی روی سامانه، فشار وارد میکرد. بهعنوان مثال، پیش میآمد که شورا درخصوص انتشار یک دیتا در زمانی مشخص تصمیمی اتخاذ میکرد و این در حالی بود که دیتا حتی بهصورت فایل اکسل هم در اختیار ما نبود. اینجا کمیته برای انتشار سریعتر دیتا به سازمان فاوا فشار میآورد درحالیکه هنوز دیتایی در اختیار ما قرار نگرفته بود.
وقتی با چالشهایی از این جنس مواجه شدیم، الزاماً گردش کار باید تغییر میکرد. به همین دلیل رویهٔ کار بدین ترتیب شد که همکاران مرکز آمار و رصد[۱] یک لایه جلوتر از ما قرار گرفتند و هماهنگیهای لازم را درخصوص گرفتن اطلاعات از واحدهای مربوطه انجام میدادند و اطلاعات را در اختیار ما میگذاشتند و ادارهٔ پرتالها صرفاً کارهای مربوط به امور تکنیکال را پیگیری میکرد و انجام میداد. با افزایش حجم و فشار کاری تیمهای دیگری نیز به ما ملحق شدند و این به روشمندترشدن کار کمک قابل توجهی کرد.
لازم است توضیح دهم که در اولین گام، ما دیتا را روی یک صفحهٔ تستی بارگذاری میکردیم و لینک آن را از طریق اتوماسیون برای متولی داده ارسال میکردیم تا هم دیتا مجدد کنترل شود و هم تأیید نهایی را برای انتشار رسمی دیتا اخذ کنیم.
کمی که جلوتر رفتیم روابط عمومی[۲] نیز درگیر این پروژه شد و آخرین مرحله برای اخذ تأیید انتشار دیتا، تأیید روابط عمومی بود. توجیه این کار هم این بود که روابط عمومی متولی اطلاعرسانی در شهرداری است و باید انتشار دادهها را در آخرین مرحله تأیید کند.
هدفم از گفتن این روند این بود که ببینید چطور از ابتدای پروژه و با درک حساسیت موضوعات رویهها اصلاح شد و بهبود یافت.
مصاحبهکننده: تأییدیهٔ روابط عمومی اواخر دوره قبل به گردش کار اضافه شد، درست است؟
میثم درویشی: بله، چون همانطور که عرض کردم، با پیشرفت پروژه با چالشهای جدیدی مواجه میشدیم. بهعنوان مثال، دیتایی منتشر میشد و پس از انتشار، یک شخص یا خبرنگار موضوعی را -درست یا غلط- درخصوص آن دیتا مطرح میکرد و بعد، روابط عمومی انتظار داشت سازمان فاوا پاسخگوی آن باشد، درحالیکه ما مسئولیتی درخصوص محتوا نداشتیم. برای اینکه چنین مشکلاتی ایجاد نشود، ما همکاران روابط عمومی را به متولیان و ذینفعان آن دیتا ارجاع میدادیم و بر عهدهٔ روابط عمومی بود که پاسخ مناسب را، پس از برقراری تعاملات لازم با متولی دیتا، تهیه و اعلام کند.
مصاحبهکننده: شورا و خانم آروین هم با این گردش کار اوکی بودند؟
میثم درویشی: بههرحال شورا تمایل داشت وقتی اراده میکند که دیتایی منتشر شود این کار انجام گیرد. ولی مدیریت وقت سازمان فاوا، آقای دکتر فرجود، با آیندهنگری نسبت به بازخوردهای احتمالی انتشار دیتا، اصرار داشتند که یک متولی و یک پاسخگو تعیین گردد. بدیهی بود که روابط عمومی بهترین گزینه برای این امر بود.
مصاحبهکننده: این تغییرات در گردش کار، درمجموع، کمککننده بود، یا فقط کار را سختتر و طولانیتر کرد؟
میثم درویشی: بههرحال پروژه پیچیدگیهای خاص خود را داشت و آموزش فرایندها و رویههای تعریفشده کار زمانبری بود و ما مجبور بودیم که رویهها را دائم به همکاران شورا و شهرداری توضیح دهیم که مثلاً درخصوص پیگیری موضوع انتشار یا عدم انتشار دیتا باید با روابط عمومی هماهنگی شود و این موضوع در حوزهٔ اختیارات سازمان فاوا نیست. بهعلاوه، اضافهشدن هر مرحلهٔ نامهنگاری اتوماسیونی به فرایند حداقل یک هفته الی ده روز زمان فرایند را طولانیتر میکرد. بااینحال، مهم این بود که مسیر کار برای همه مشخص بود. بنابراین روابط عمومی مسئولیت پاسخگویی و اطلاعرسانی را داشت و سازمان فاوا مسائل فنی، نگهداری ازسرورها، امنیت سرور و … را بر عهده داشت. این تقسیم کار به تحقق هدف اصلی سامانهٔ شفافیت، که موضوع شفافیت بود، کمک شایانی میکرد.
مصاحبهکننده: من خیلی شنیدهام که میگویند سامانهٔ شفافیت کاربرپسند نیست. پنج سال هم از راهاندازی این سایت میگذرد. چرا سایتی که قرار است مخاطب بیرونی داشته باشد، هنوز به آن شکلِ قابلقبول خودش نرسیده؟ اصلاً خود سازمان فناوری دغدغهای در این مورد دارد؟
میثم درویشی: درخصوص طراحی یوآی سایت، فرایند کار به این ترتیب بود که ما، بعد از انجام تحقیقات و بررسی نمونههای داخلی و خارجی که بیزینس مشابهی داشتند، طراحیهای متفاوتی را تهیه و برای کمیتهٔ شفافیت ارسال کردیم. کمیته نیز یکی از طرحها را تأیید کرد و ما آن را پیادهسازی کردیم. در نظر داشته باشید که درخصوص طراحی یوآی، ما ابتدا باید نظر درخواستدهنده را جلب کنیم تا سامانه راهاندازی شود، اما در مراحل رشد سامانه، با دریافت بازخورد از مخاطبان و انجام تستهای بعدی، میتوان سامانه را از تمام جوانب ارتقا داد.
نکتهٔ بعدی اینکه در طراحی سایت، ما با دیدگاهها و درخواستهای متنوع و بعضاً مغایری مواجه بودیم. مثلاً گاهی یک متولی درخواست میکرد که عکس و فیلم در سایت بارگذاری شود، اما متولی دیگری میگفت این موضوعْ سایت را مشابه رسانههای خبری میکند و باعث حواسپرتی مخاطبان خواهد شد.
برخلاف آنچه درخصوص طراحی سایت فرمودید، کاربر با ورود به سامانهٔ شفافیت دچار سرگردانی نمیشود، چراکه لینکها و جداول بهدرستی و در جای خود قرار گرفتهاند و طراحی واکنشگرا یا همان responsive نیز اعمال شده است.
نکتهٔ دیگر اینکه ارزش اصلی ما در طراحی سامانه دسترسی سریع به محتوا و اجتناب از پیچیدگی بود. برای تحقق این مهم نیز ما بنچمارکهای زیادی انجام دادیم و درنهایت به طرح فعلی رسیدیم و با قاطعیت میگویم که با توجه به اهمیت و فورسماژوربودن پروژه یکی از بهترین طرحهایی بود که در آن شرایط میتوانستیم ارائه دهیم.
مصاحبهکننده: اینکه میفرمایید «در آن شرایط» منظورتان چه شرایطی است؟
میثم درویشی: پیشتر هم عرض کردم؛ این پروژه کار نویی بود و هر کار نویی با چالشها و مشکلات زیادی، چه از نظر موضوعات فنی و زیرساختی و چه از نظر بستر فکری و زمینههای فرهنگی و اجتماعی، مواجه است.
مصاحبهکننده: آیا پیش میآمد که از شما، بهصورت غیررسمی، درخواست شود که برخی اطلاعات را روی سایت منتشر نکنید؟
میثم درویشی: خیر، چون ما در لایهٔ تکنیکال و فنی پروژه قرار داشتیم و درخواستهایی از این جنس به حوزهٔ کاری ما مرتبط نمیشد. با تعریف و مشخصشدن رویههای کاری نیز میزان درخواستهای متفرقه و نامرتبط به ما کاهش یافت.
مصاحبهکننده: شما در این دوره هم همچنان مسئول سامانهٔ شفافیت هستید؟
میثم درویشی: خیر، از سال ۱۴۰۱ تا کنون، بنده بهعنوان رئیس ادارههای خدمات هوشمند شهروندی و پلتفرم «تهران من» به ارائهٔ خدمت مشغول هستم.
مصاحبهکننده: ما میخواستیم مقایسهای بین دورۀ قبل و دورۀ فعلی داشته باشیم و ببینیم گردش کار انتشار اطلاعات، نقش شورا در آن، و تغییرات کمی و کیفی دادهها روی سایت در این دوره چه فرقی با دورۀ قبل کرده است. اگر شما اطلاعاتی در این زمینه دارید، لطفاً بفرمایید.
میثم درویشی: در حال حاضر، به دلیل تغییر مسئولیت، از جزئیات این پروژه مطلع نیستم. تا این اندازه در جریان هستم که قرار است یک بازنویسی درخصوص سیستم این سامانه انجام گیرد.
مصاحبهکننده: در دورۀ قبل، چالشبرانگیزترین موقعیتی که در رابطه با سایت شفافیت با آن روبهرو شدید چه بود؟
میثم درویشی: بعضاً پیش میآمد که دیتایی منتشر میشد، بعد متولی و یا شخصی که ذینفع بود اطلاع میداد که دیتا باید برداشته شود. البته این مورد بیشتر در اوایل پروژه که هنوز رویهها منظم و شفاف نشده بود اتفاق میافتاد و با پیشرفت پروژه بهتدریج مرتفع شد.
اما شاید بیشترین مشکل را درخصوص انتشار اطلاعات پرسنل داشتیم؛ پرسنل این موضوع را از چشم ما میدیدند، درحالیکه ما فقط کارهای فنی و تکنیکال پروژه را انجام میدادیم و درخصوص انتشار و یا عدم انتشار اطلاعات تصمیمگیرنده نبودیم.
مصاحبهکننده: یعنی شما در این رابطه از کارمندان بازخورد میگرفتید؟
میثم درویشی: بله. تمام همکاران ما، حتی همکاران سازمان فاوا، بابت این موضوع ابهام و نگرانی داشتند و سؤالشان این بود که چرا اطلاعات شخصی آنها باید روی سامانه شفافیت قرار گیرد. بدیهی است که افراد مایل به انتشار عمومی یکسری اطلاعات شناسنامهای خود مثل نام ونام خانوادگی، تاریخ تولد و نظایر آن نیستند، چه بهلحاظ موضوعات امنیتی و چه از نظر فاششدن روابط نسبی و ….
مصاحبهکننده: شیرینترین موقعیتی که تجربه کردید چه بود؟
میثم درویشی: شیرینترین موقعیت زمانی بود که سامانهٔ شفافیت به بهرهبرداری رسید و ما منتظر بازخوردها بودیم. بههرحال ماهیت این پروژه جسورانه و جذاب بود. البته چالشها و پیچیدگیهای این پروژه در مقایسه با جذابیتهای آن بسیار زیاد بود و ما تمام توان خود را به کار گرفتیم تا مشکلی در فرایند پروژه ایجاد نشود.
مصاحبهکننده: تلخترین خاطرهای که در رابطه با سامانهٔ شفافیت در ذهنتان مانده چیست؟
میثم درویشی: موضوع خاصی به ذهنم نمیآید. موضوعات ما بیشتر از جنس چالشهایی بودند که جزء گریزناپذیر چنین پروژههایی است.
مصاحبهکننده: اگر برمیگشتید به نقطۀ اولی که با پروژۀ شفافیت درگیر شدید، برای خانم آروین و کمیتۀ شفافیت چه پیشنهادی داشتید؟
میثم درویشی: من فکر میکنم که جا داشت درخصوص منافع و مزایای سیستم جدید اطلاعرسانی بیشتری انجام شود و این موضوع میتوانست نقش بسیار مهمی در اقبال مخاطبان به پروژه داشته باشد. جالب است که وقتی موضوع راهاندازی این پروژه مطرح گردید برای شخص من هم که عضو شهرداری بودم ابهامات زیادی وجود داشت و از مزایای این پروژه اطلاع چندانی نداشتم و صراحتاً بگویم که شاید نگاه خیلی از همکاران من این بود که قرار است بهنوعی زیر ذرهبین قرار گیرند. به نظر من، اگر قبل از اجرای پروژه با بخشهای مختلف تعامل برقرار میشد و یا اطلاعرسانی بیشتری در این خصوص انجام میگرفت، فرایند پروژه، به دلیل بهبود تعاملات، تسریع میشد.
مصاحبهکننده: اینکه مجموعه نسبت به پروژهٔ شفافیت دید پیدا کند، بهلحاظ عملی، چه تأثیری بر پیشبرد کار میگذاشت؟
میثم درویشی: قطعاً این موضوع میتوانست در بهبود فرایندها، تسریع در گردش امور، ایجاد انگیزه و احساس مسئولیت بیشتر در اشتراک اطلاعات و دیتاها، بهبود تعاملات، افزایش تمرکز بر اهداف و چشماندازهای پروژه و… تأثیرگذار باشد.
بهطور کلی، شفافسازی و ایجاد درک بهتر نسبت به مزایای پروژهٔ شفافیت برای ذینفعان آن میتوانست باعث صرفهجویی در زمان و متعاقب آن صرفهجویی در هزینهها و بهبود عملکرد سامانه و صدالبته اقبال و جذب بیشتر مخاطبان هدف گردد.
مصاحبهکننده: نقاط قوت و ضعف خانم آروین و کمیتۀ شفافیت را چه میدانید؟
میثم درویشی: بهصورت کلی عرض میکنم که همکارانم در کمیتهٔ شفافیت بسیار فعال، پیگیر و توانمند بودند اما همانطور که عرض کردم، شاید ایجاد زمینهٔ فکری و اطلاعرسانی بیشتر درخصوص اهمیت و فواید این پروژه میتوانست تا حدودی در رفع برخی مشکلات و شکستن مقاومتها راهگشا باشد.
مصاحبهکننده: اگر برمیگشتید، در عملکرد خودتان چه تغییری میدادید؟
میثم درویشی: با توجه به شناختی که در خلال پروژه نسبت به سامانه پیدا کردم، شاید درخصوص یکسری مؤلفههای فنی تجدیدنظر میکردم و آنها را بهبود میدادم. البته واقعیت این است که سیستمی مثل سامانهٔ شفافیت باید آرامآرام به مسیر خود ادامه دهد تا به بلوغ و پختگی لازم برسد. اما بهطور کلی، از حیث موضوعات نرمافزاری، با توجه به پیشرفتهای نرمافزاری که در سالهای اخیر داشتهایم، اگر به عقب برمیگشتم اصلاحاتی را لحاظ میکردم.
مصاحبهکننده: اگر نکتهٔ دیگری باقی مانده است بفرمایید.
میثم درویشی: خیر، بابت طرح این موضوع از شما سپاسگزارم. موفق و پاینده باشید.
مصاحبهکننده: خیلی ممنون.
[۱] مرکز «آمار و رصد شهری» ذیل سازمان «فناوری اطلاعات و ارتباطات» شهرداری تهران
[۲] منظور همان مرکز «ارتباطات و روابط بینالملل» شهرداری تهران است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
دوست دارید به بحث ملحق شوید؟Feel free to contribute!